Freitag, 30. Oktober 2009



به ديدن تو آمدم، نديده مي‏روم
گلي ز باغ وصل تو نچيده مي‏روم
اگر چه دل سپرده توام به صد فغان
به سوي خانه با سر خميده مي‏روم
به كوچه‏ها قدم نهاده با سراغ تو
ز غصه‏هاي عشق، لب گزيده مي‏روم
نديده روي همچو ماه تو، عزيز من
به دوش، بار حسرتت كشيده مي‏روم
به صد اميد و آرزو به سويت آمدم
به صد خيال با الم، پريده مي‏روم
ولي نگشته نااميد، روي سبزه‏ها
به نور ديده صورتت كشيده مي‏روم

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen