
تا همه غمهاي دل يك غم شود، عاشق شويد
تا شكنج زندگاني كم شود، عاشق شويد
قطعههاي خرد خرد و گوشههاي دور دور
تا به هم پيوسته يك عالم شويد، عاشق شويد
دانه سوز است آن زميني كه نمش در سينه نيست
تا زمين سينه پر از نم شود، عاشق شويد
شاعري بيعاشقي بيهوده سرگرداني است
بيت دل تا ريزد از نوك قلم، عاشق شويد
زندگي چون خانهاي و عشق چون ديوار اوست
تا بناي عمر مستحكم شود، عاشق شويد

Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen