Mittwoch, 10. März 2010




به گمانم..

.تنها رهگذر کوچه تنهایی من

قطره باران هاییست ملموس

که به یمن قدم یاد نگاهت در دل

و به دلداری این خسته وجود

در حریم نفسم می بارند

.و همه هم فریاد .

.شعر زیبایی چشمان تو را می خوانند

.به گمانم حتی .

.گل نیلوفر احساساتم

که زمان هاست دلش پژمرده

به امید حضور سبزت

و به رویای هوایی تازه

می رود تا فردا.

.و شعف وار..

.به احساس زمان می خندد

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen