
به گمانم..
.تنها رهگذر کوچه تنهایی من
قطره باران هاییست ملموس
که به یمن قدم یاد نگاهت در دل
و به دلداری این خسته وجود
در حریم نفسم می بارند
.و همه هم فریاد .
.شعر زیبایی چشمان تو را می خوانند
.به گمانم حتی .
.گل نیلوفر احساساتم
که زمان هاست دلش پژمرده
به امید حضور سبزت
و به رویای هوایی تازه
می رود تا فردا.
.و شعف وار..
.به احساس زمان می خندد

Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen