Mittwoch, 24. März 2010


عشق طلایی
-------------
واسه اون قلب طلایی ، دل من چه بیقرار ه
این دل قریب و تنها ، تو رو باز کم میاره
امدی تو سر نوشتم، جای خالیت تو دلم بود
همیشه یه حس غمگین، جای عشق توی تنم بود
دل من تو قحطی خود ،دلواپس قصه شب بود
قصه ی پر زدن آمون ، واسه این دل یه تب بود
بدون تو غم و اندوه ، توی قلبم ناله میکرد
وقتی‌ بی‌ تو میموندم ، چشام اشکی روونه میکرد
حالا من موندم و یک کوله ایی از غم
قصهٔ تنها شدن ، تو شهر ماتم
تویی تنها رفیق پیر و قدیمی‌
تویی اون عشق طلایی و صمیمی‌
تویی اون عشق طلایی و صمیمی‌
تویی اون عشق طلایی
تویی اون عشق طلایی

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen