
حتي جهنمم برم با ها مي
گفتي كه د نيا اگرم بد بشه
يكسره پر غصة ممتد بشه
دستاي ما باهمديگه پل ميشه
دلا پر از صبر و تحمًل ميشه
گفتي كنا ر من نو ن پنير
حتي رويه تيكه ي چوب حصير
مي موني و ميخوني و ميتوني
كه خستگي رو از صدام بروني
گفتي تو تاريكي تو ماهم مي شي
جاده ها رو فانوس را هم ميشي
غصه هارو پس ميزني با دسات
پشت غمو مي شكنه شورحرفات
اما حا لا گذشته روز گاري
گذ شته ا و ن د و ره بيقراري
پلا ديگه شكسته و ول شده
آب سر چشمه ببين گل شده
رفتی و من موندم و کلی دروغ
اشکای سرد وچشمای بی فروغ
سفره ي خالي و پنير م براس
ر فتي و تا زه ا ول ما جراس
گفتي شريك غم و غصه هامي
حتي جهنمم برم با ها مي
گفتي كه د نيا اگرم بد بشه
يكسره پر غصة ممتد بشه
دستاي ما باهمديگه پل ميشه
دلا پر از صبر و تحمًل ميشه
اما حا لا گذشته روز گاري
گذ شته ا و ن د و ره بيقراري
پلا ديگه شكسته و ول شده
آب سر چشمه ببين گل شده
رفتی و من موندم و کلی دروغ
اشکای سرد وچشمای بی فروغ
سفره ي خالي و پنير م براس
ر فتي و تا زه ا ول ما جراس
ر فتي و تا زه ا ول ما جراس

Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen